بریده‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 14

او متوجه شده بود که بسیاری از آن حیوانات، همزمان با وی از خواب بیدار می‌شوند. گویی، نوعی نیروز مرموز، زندگی او و گوسفندانش را که نزدیک به دو سال همراه وی در این سرزمین پهناور به دنبال آب و غذا می‌رفتند، به یکدیگر پیوند زده است. اما اندکی تأمل کرد و با خود اندیشید که شاید برعکس باشد و اوست که به ساعات زندگی آنها عادت کرده است.

او متوجه شده بود که بسیاری از آن حیوانات، همزمان با وی از خواب بیدار می‌شوند. گویی، نوعی نیروز مرموز، زندگی او و گوسفندانش را که نزدیک به دو سال همراه وی در این سرزمین پهناور به دنبال آب و غذا می‌رفتند، به یکدیگر پیوند زده است. اما اندکی تأمل کرد و با خود اندیشید که شاید برعکس باشد و اوست که به ساعات زندگی آنها عادت کرده است.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.