بریده‌ای از کتاب دختر شینا اثر بهناز ضرابی زاده

بریدۀ کتاب

صفحۀ 91

گاهی نیمه شب به خانه می‌رسید. با این حال در می‌زد. می‌گفتم:« تو که کلید داری، چرا در میزنی؟!» می‌گفت:« این همه راه می‌آیم، تا تو در را به رویم باز کنی.»

گاهی نیمه شب به خانه می‌رسید. با این حال در می‌زد. می‌گفتم:« تو که کلید داری، چرا در میزنی؟!» می‌گفت:« این همه راه می‌آیم، تا تو در را به رویم باز کنی.»

25

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.