بریدهای از کتاب تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اثر اکرم اسلامی
1403/12/1
صفحۀ 131
اصلا خانهی من و تو نداشت . مردم باهم مهربان بودند . همه به هم نزدیک و باهم ندار بودیم . کسی به کسی فخر نمیفروخت . زیر سایهی جنگ ، دست به دست هم داده و خانهیکی شده بودیم .
اصلا خانهی من و تو نداشت . مردم باهم مهربان بودند . همه به هم نزدیک و باهم ندار بودیم . کسی به کسی فخر نمیفروخت . زیر سایهی جنگ ، دست به دست هم داده و خانهیکی شده بودیم .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.