بریدهای از کتاب تهوع اثر ژان پل سارتر
1404/6/1
صفحۀ 238
او در اوج سرخوشی است و من برایش کسی هستم که انگار هیچ وقت به او برنخورده ام؛ او یکهو از من خالی شده و تمام ادراک های دنیا هم از من خالی اند. مضحک شده ام. با این همه می دانم وجود دارم، که من این جا هستم.
او در اوج سرخوشی است و من برایش کسی هستم که انگار هیچ وقت به او برنخورده ام؛ او یکهو از من خالی شده و تمام ادراک های دنیا هم از من خالی اند. مضحک شده ام. با این همه می دانم وجود دارم، که من این جا هستم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.