بریدهای از کتاب پدر، عشق و پسر اثر سیدمهدی شجاعی
1403/12/16
صفحۀ 20
پیشنهاد امان به علی اکبرت نیز اگر نه بیشتر، به همین اندازه ابلهانه بود. کور خوانده بود دشمن و در جهل مرکب دست و پا میزد. قلب را از سینه جدا ساختن، چشم و بینایی را دوتا دیدن، و نور را از خورشید، مجزا تلقی کردن چقدر احمقانه است!
پیشنهاد امان به علی اکبرت نیز اگر نه بیشتر، به همین اندازه ابلهانه بود. کور خوانده بود دشمن و در جهل مرکب دست و پا میزد. قلب را از سینه جدا ساختن، چشم و بینایی را دوتا دیدن، و نور را از خورشید، مجزا تلقی کردن چقدر احمقانه است!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.