بریده‌ای از کتاب دروازه مهرزان اثر ضحی کاظمی
4 روز پیش
صفحۀ 103
همیشه همین‌طوری بود. درست روزی که حضورشان برای ویدا مهم بود و دوست داشت دیگران در شادی‌اش سهیم باشند، بدترین و ناگوارترین اتفاق‌ها برای اطرافیان پیش می‌آمد.
همیشه همین‌طوری بود. درست روزی که حضورشان برای ویدا مهم بود و دوست داشت دیگران در شادی‌اش سهیم باشند، بدترین و ناگوارترین اتفاق‌ها برای اطرافیان پیش می‌آمد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.