بریده‌ای از کتاب طلوع روز چهارم اثر فاطمه سلیمانی ازندریانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 107

مریم دست بر شانه‌ام می‌گذارد: «رنج است و صبر بر رنج که منزلت آدمی را بالا می‌برد. هر کسی را یارای تحمل رنج نیست. رنج را به اهلش می‌دهند. به آنان که جز به رضای محبوب نمی‌اندیشند. آنان که به اندازه‌ی قدمی از راه حق دور نشده، جفای خلق را به جان می‌خرند اما پا بر روی فرامین الهی نمی‌گذارند.»

مریم دست بر شانه‌ام می‌گذارد: «رنج است و صبر بر رنج که منزلت آدمی را بالا می‌برد. هر کسی را یارای تحمل رنج نیست. رنج را به اهلش می‌دهند. به آنان که جز به رضای محبوب نمی‌اندیشند. آنان که به اندازه‌ی قدمی از راه حق دور نشده، جفای خلق را به جان می‌خرند اما پا بر روی فرامین الهی نمی‌گذارند.»

2

5

(0/1000)

نظرات

روزی که خوانش کتاب را شروع کردم (روز دختر و تولد حضرت معصومه سلام الله) حال روحی‌ام مناسب نبود اما چند صفحه‌ی جاندار اول  کتاب، حالم را جا آورد. خداقوت به خانم سلیمانی عزیز. به امید موفقیت‌های روزافزون.

0