بریده‌ای از کتاب کشفم کن اثر طاهره مافی

کاریا

کاریا

1403/11/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 17

چشم هایش، آبی تیره، موهایش، قهوه ای تیره.پیراهنش، در جاهای درست و مناسب چسبان بود و لب هایش، گوشه ی لب هایش به بالا انحنا پیدا می کند تا کلیدی را بزند که توی قلبم آتش به پا می کند و حتی وقت نمی کنم پلک بزنم و نفسم را بیرون بدهم و خودم را پیش او می بینیم. آدام.

چشم هایش، آبی تیره، موهایش، قهوه ای تیره.پیراهنش، در جاهای درست و مناسب چسبان بود و لب هایش، گوشه ی لب هایش به بالا انحنا پیدا می کند تا کلیدی را بزند که توی قلبم آتش به پا می کند و حتی وقت نمی کنم پلک بزنم و نفسم را بیرون بدهم و خودم را پیش او می بینیم. آدام.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.