بریده‌ای از کتاب پیراهنت (مجموعه شعر عاشورایی) اثر یوسف رحیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 229

چنین به آب زدن امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست چو دست بُرد به تیغ آسمانیان گفتند؛ به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟ برای آن‌که بیفتد به کار یار گره طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست گرفت تا که به دندان ابوالفضائل مشک به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست حکایت تو به اُم‌البنین که خواهد گفت؟ وزین حدیث چه حالی دهد به مادر دست؟...

چنین به آب زدن امتحان غیرت بود وگرنه بود شما را به آب کوثر دست چو دست بُرد به تیغ آسمانیان گفتند؛ به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟ برای آن‌که بیفتد به کار یار گره طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست گرفت تا که به دندان ابوالفضائل مشک به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست حکایت تو به اُم‌البنین که خواهد گفت؟ وزین حدیث چه حالی دهد به مادر دست؟...

9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.