بریده‌ای از کتاب رنو 5 اثر ارغوان پورعلی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

چیزی میان دلش فروریخت. با خودش فکر کرد انگار روزها به گُلی با امید رشد آب داده باشی و حالا فهمیدی گل مصنوعی بوده.

چیزی میان دلش فروریخت. با خودش فکر کرد انگار روزها به گُلی با امید رشد آب داده باشی و حالا فهمیدی گل مصنوعی بوده.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.