بریده‌ای از کتاب حماسه، عشق و عرفان اثر مصطفی چمران

بریدۀ کتاب

صفحۀ 77

دیده می شود هرگاه افسری خوب و ورزیده بود، هرگاه مدیری خوب کار کرد، هرگاه شخصیتی بین مردم محبوبیتی کسب نمود، فوراً دستگاه های جاسوسی به کار می افتند، وآنان را چنان می کوبند که دیگر کاری ازدست آن ها ساخته نباشد! در روزهای بعد از پیروزی انقلاب، من گمنام بودم، ولی بی سروصدا خدمت می کردم، جریان پاوه پیش آمد، محبوبیتی به دست آمد، فرماندهی نیروهایی به عهده‌ی من گذاشته شد، و مدت کوتاهی حدود دو هفته، از پاوه تا نوسود، و مریوان، وبسطام، وبانه و سردشت تا مرز عراق را تسخیر کردیم و.... یکباره موجی از تهمت و شایعه و دروغ از طرف مؤمنین جاهل علیه من شروع شد، و چپی ها نیز آن ها را مستمسک کردند.

دیده می شود هرگاه افسری خوب و ورزیده بود، هرگاه مدیری خوب کار کرد، هرگاه شخصیتی بین مردم محبوبیتی کسب نمود، فوراً دستگاه های جاسوسی به کار می افتند، وآنان را چنان می کوبند که دیگر کاری ازدست آن ها ساخته نباشد! در روزهای بعد از پیروزی انقلاب، من گمنام بودم، ولی بی سروصدا خدمت می کردم، جریان پاوه پیش آمد، محبوبیتی به دست آمد، فرماندهی نیروهایی به عهده‌ی من گذاشته شد، و مدت کوتاهی حدود دو هفته، از پاوه تا نوسود، و مریوان، وبسطام، وبانه و سردشت تا مرز عراق را تسخیر کردیم و.... یکباره موجی از تهمت و شایعه و دروغ از طرف مؤمنین جاهل علیه من شروع شد، و چپی ها نیز آن ها را مستمسک کردند.

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.