بریده‌ای از کتاب اسلام گرایی : سومین جنبش مقاومت رادیکال اثر ارنست نولته

بریدۀ کتاب

صفحۀ 195

چنین مطالبه‌ای [یعنی تصاحب دوباره‌ی میهن باستانی] نمی‌تواند با اصل حق تعیین سرنوشت ملت‌ها و جمعیت‌های موجود که مبتنی‌بر حقوق بشر است، ساز گار باشد و تنها می‌توان آن را به‌منزله‌ی مطالبه‌ای برای هجوم، مغلوب‌سازی و سپس راندن [مردم بومی] فهمید. چیزی که در هیچ‌زمانی از تاریخ جهان ازسوی ملت‌هایی که سازماندهی حکومتی دارند یا تابع نوعی مراقبت حکومت بالادستی‌اند، داوطلبانه پذیرفته نشده است یا به حکم عقل آدمی پذیرفته نخواهد شد. زیرا در این صورت چینی‌ها هم می‌توانستند با این استدلال که سیبری تقریبا خالی از سکنه است اما چین به‌شدت مازاد جمعیت دارد، خواستار آن شوند که سیبری به آنها واگذار شود. بی‌تردید روس‌ها نیز حتی با پیشنهاد "مصالحه‌جویانه‌ای" که این مطالبه‌ی چینی‌ها را به نیمی از سیبری محدود می‌کرد، پیشاپیش مخالفت می‌کردند. وقتی اصول ویلسون مبنا قرار گرفت، به مطالبات صهیونیستی تنها می‌شد به وضوح پاسخ منفی داد.

چنین مطالبه‌ای [یعنی تصاحب دوباره‌ی میهن باستانی] نمی‌تواند با اصل حق تعیین سرنوشت ملت‌ها و جمعیت‌های موجود که مبتنی‌بر حقوق بشر است، ساز گار باشد و تنها می‌توان آن را به‌منزله‌ی مطالبه‌ای برای هجوم، مغلوب‌سازی و سپس راندن [مردم بومی] فهمید. چیزی که در هیچ‌زمانی از تاریخ جهان ازسوی ملت‌هایی که سازماندهی حکومتی دارند یا تابع نوعی مراقبت حکومت بالادستی‌اند، داوطلبانه پذیرفته نشده است یا به حکم عقل آدمی پذیرفته نخواهد شد. زیرا در این صورت چینی‌ها هم می‌توانستند با این استدلال که سیبری تقریبا خالی از سکنه است اما چین به‌شدت مازاد جمعیت دارد، خواستار آن شوند که سیبری به آنها واگذار شود. بی‌تردید روس‌ها نیز حتی با پیشنهاد "مصالحه‌جویانه‌ای" که این مطالبه‌ی چینی‌ها را به نیمی از سیبری محدود می‌کرد، پیشاپیش مخالفت می‌کردند. وقتی اصول ویلسون مبنا قرار گرفت، به مطالبات صهیونیستی تنها می‌شد به وضوح پاسخ منفی داد.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.