بریده‌ای از کتاب راز تنهایی اثر نرجس شکوریان فرد

رسپینا

رسپینا

1404/4/18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

اما آن شب یوسف که شروع کرد به خواندن قرآن، دنیل قدم زدنش را در گوشه دنجی از ساحل آغاز کرده بود. خنکی ماسه‌های کنار آب‌های درخشان فقط برای او بود، لمس لطافت هوای آنجا را فقط او درک می‌کرد. حتی مرغ‌های دریایی و آوازشان را فقط او می‌شنید.

اما آن شب یوسف که شروع کرد به خواندن قرآن، دنیل قدم زدنش را در گوشه دنجی از ساحل آغاز کرده بود. خنکی ماسه‌های کنار آب‌های درخشان فقط برای او بود، لمس لطافت هوای آنجا را فقط او درک می‌کرد. حتی مرغ‌های دریایی و آوازشان را فقط او می‌شنید.

16

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.