بریدۀ کتاب

از کشمیر تا کاراکاس
بریدۀ کتاب

صفحۀ 226

او فلسطینی بود و من کشمیری. او از غزه آمده بود ومن از سرینگر ، او از فلسطین می گفت و من از کشمیر. گفت: « برده ها دو جورند؛ بردۀ بیرون خانه و برده داخل خانه ، بردۀ بیرون خانه کارهای طاقت فرسایی انجام می دهد ، آخر شب هم تکه نانی برای جویدن جلویش می اندازند،اما کار بردۀ داخل خانه آن قدر ها سخت نیست و از ته ماندۀ غذای لذیذ ارباب می خورد. وقتی بردۀ بیرون خانه علیه ظلم قیام می کند ، اولین کسی که جلویش می ایستد همان بردۀ داخل خانه است ؛ چون نگران ته ماندۀ بشقاب ارباب است. این حال امت اسلامی است در برابر مستکبران.» و چه دقیق می‌گفت!

او فلسطینی بود و من کشمیری. او از غزه آمده بود ومن از سرینگر ، او از فلسطین می گفت و من از کشمیر. گفت: « برده ها دو جورند؛ بردۀ بیرون خانه و برده داخل خانه ، بردۀ بیرون خانه کارهای طاقت فرسایی انجام می دهد ، آخر شب هم تکه نانی برای جویدن جلویش می اندازند،اما کار بردۀ داخل خانه آن قدر ها سخت نیست و از ته ماندۀ غذای لذیذ ارباب می خورد. وقتی بردۀ بیرون خانه علیه ظلم قیام می کند ، اولین کسی که جلویش می ایستد همان بردۀ داخل خانه است ؛ چون نگران ته ماندۀ بشقاب ارباب است. این حال امت اسلامی است در برابر مستکبران.» و چه دقیق می‌گفت!

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.