بریده‌ای از کتاب سوختن در آب، غرق شدن در آتش اثر چارلز بوکوفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 128

درباره ی دل تنگی هیچ وقت احساس دل تنگی نکرده ام در یک اتاق تنها بوده ام تمایل به خودکشی داشته ام افسرده بوده ام. حالم بد بوده بدتر از بد ولی هرگز احساس نکردم که کسی میتونه از در بیاد تو و من رو از دست دردم خلاص کنه راحت تر بگم دلتنگی هیچ وقت آزارم نداده چون همیشه تمایل وحشتناکی به گوشه گیری داشته ام توی یک مهمانی یا یک ورزشگاه که همه در حال هلهله کردنند دلتنگی میاد سراغم. به قول ایبسن " قویترین آدمها تنها ترین آدمها هستند."

درباره ی دل تنگی هیچ وقت احساس دل تنگی نکرده ام در یک اتاق تنها بوده ام تمایل به خودکشی داشته ام افسرده بوده ام. حالم بد بوده بدتر از بد ولی هرگز احساس نکردم که کسی میتونه از در بیاد تو و من رو از دست دردم خلاص کنه راحت تر بگم دلتنگی هیچ وقت آزارم نداده چون همیشه تمایل وحشتناکی به گوشه گیری داشته ام توی یک مهمانی یا یک ورزشگاه که همه در حال هلهله کردنند دلتنگی میاد سراغم. به قول ایبسن " قویترین آدمها تنها ترین آدمها هستند."

39

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.