بریده‌ای از کتاب دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

لیلی و مجنون مرگ و میر، شیرین و فرهاد مرگ و میر، رومئو و ژولیت مرگ و میر، پل و ورژینی مرگ و میر، آن پاورقی عاشقانه مرگ و میر. خدایا، نکند واقعا عاشق شده باشم و من هم بمیرم؟ ... ممکن است من هم با یک نگاه عاشق شده باشم؟ سعی می‌کردم بخوابم. پلک‌هایم را به هم می‌فشردم بلکه خوابم ببرد و از پیچ و خم این افکار خلاص شوم. خوشبختانه بچه حتی اگر عاشق باشد خواب مهلتش نمی‌‌دهد که تا سحر بیدار بماند. ظاهرا این گرفتاری‌ها مال آدم‌های بزرگ عاشق است.

لیلی و مجنون مرگ و میر، شیرین و فرهاد مرگ و میر، رومئو و ژولیت مرگ و میر، پل و ورژینی مرگ و میر، آن پاورقی عاشقانه مرگ و میر. خدایا، نکند واقعا عاشق شده باشم و من هم بمیرم؟ ... ممکن است من هم با یک نگاه عاشق شده باشم؟ سعی می‌کردم بخوابم. پلک‌هایم را به هم می‌فشردم بلکه خوابم ببرد و از پیچ و خم این افکار خلاص شوم. خوشبختانه بچه حتی اگر عاشق باشد خواب مهلتش نمی‌‌دهد که تا سحر بیدار بماند. ظاهرا این گرفتاری‌ها مال آدم‌های بزرگ عاشق است.

58

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.