بریده‌ای از کتاب طوفان واژه ها اثر سیدحمیدرضا برقعی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 75

بی‌اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی ز غیب، قافیه را کربلا گذاشت یک بیت بعد واژه‌ی لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت سر را جدا گذاشت...

بی‌اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی ز غیب، قافیه را کربلا گذاشت یک بیت بعد واژه‌ی لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت سر را جدا گذاشت...

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.