بریده‌ای از کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم اثر پائولو کوئیلو

Hermion

Hermion

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 64

دلم می‌خواست شاد باشم، پر از حس کنجکاوی و خوشبختی. دوست داشتم هر لحظه را با تمام وجودم زندگی کنم و آب حیات را با ولع بنوشم، به رویاهایم اعتماد کنم و بتوانم برای رسیدن به آمال و آرزوهایم و هر آنچه میخواهم بجنگم!!

دلم می‌خواست شاد باشم، پر از حس کنجکاوی و خوشبختی. دوست داشتم هر لحظه را با تمام وجودم زندگی کنم و آب حیات را با ولع بنوشم، به رویاهایم اعتماد کنم و بتوانم برای رسیدن به آمال و آرزوهایم و هر آنچه میخواهم بجنگم!!

9

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.