بریدۀ کتاب
1403/4/31
صفحۀ 111
لبان زیبای دلدار را که کنار گونهی خود بود بوسید و بوسهاش هم بیپاسخ نماند. آنها در این بوسهی پرشور که هر دو تشنهاش بودند، چیزی را احساس کردند که هر آدمی تنها یکبار در عمرش احساس میکند ...باری، چنین شد که آندری، این قزاق دلیر، یکسره از دست رفت!
لبان زیبای دلدار را که کنار گونهی خود بود بوسید و بوسهاش هم بیپاسخ نماند. آنها در این بوسهی پرشور که هر دو تشنهاش بودند، چیزی را احساس کردند که هر آدمی تنها یکبار در عمرش احساس میکند ...باری، چنین شد که آندری، این قزاق دلیر، یکسره از دست رفت!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.