بریده‌ای از کتاب از زخم قلب ...: گزینه شعرها و خوانش شعر اثر احمد شاملو

از زخم قلب ...: گزینه شعرها و خوانش شعر
بریدۀ کتاب

صفحۀ 72

نازلی سخن نگفت، چو خورشید از تیره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی ستاره بود یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود گل داد و مژده داد: « زمستان شکست! » و رفت...

نازلی سخن نگفت، چو خورشید از تیره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی ستاره بود یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود گل داد و مژده داد: « زمستان شکست! » و رفت...

13

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.