بریدۀ کتاب

صبا

1403/02/31

بریدۀ کتاب

صفحۀ 72

نازلی سخن نگفت، چو خورشید از تیره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی ستاره بود یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود گل داد و مژده داد: « زمستان شکست! » و رفت...

نازلی سخن نگفت، چو خورشید از تیره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی ستاره بود یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت... نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود گل داد و مژده داد: « زمستان شکست! » و رفت...

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.