بریده‌ای از کتاب مردی با آرزوهای دوربرد: روایت‌هایی از پدرموشکی ایران اثر فائضه حدادی

roshan

roshan

1404/3/28

بریدۀ کتاب

صفحۀ 73

گاهی که تعجب و انکارِ توی صورتشان را می‌دید، ادامه می‌داد: « به دو دلیل این کار برای ما راحت تره. یکی اینکه خیالمون راحته این کار شدنیه؛ دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیه نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره نه به اونا که مسلمون نیستند!» و اگر دوباره احساس می‌کرد که حرفش جا نیفتاده، اضافه می‌کرد: «بچه‌ها، می‌دونین نصرت الهی چجوریه؟ این نیست که ما بشینیم و دعا کنیم و راه‌حل بیاد تو ذهنمون‌. این طوریه که مثلاً اگه یه غیرمسلمون بیست بار باید دستگاهی رو تست کنه تا ایرادش رو پیدا کنه، برا منِ شیعه تو دومین بار اون ایراد معلوم می‌شه.»

گاهی که تعجب و انکارِ توی صورتشان را می‌دید، ادامه می‌داد: « به دو دلیل این کار برای ما راحت تره. یکی اینکه خیالمون راحته این کار شدنیه؛ دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیه نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره نه به اونا که مسلمون نیستند!» و اگر دوباره احساس می‌کرد که حرفش جا نیفتاده، اضافه می‌کرد: «بچه‌ها، می‌دونین نصرت الهی چجوریه؟ این نیست که ما بشینیم و دعا کنیم و راه‌حل بیاد تو ذهنمون‌. این طوریه که مثلاً اگه یه غیرمسلمون بیست بار باید دستگاهی رو تست کنه تا ایرادش رو پیدا کنه، برا منِ شیعه تو دومین بار اون ایراد معلوم می‌شه.»

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.