بریدهای از کتاب ریشه در خاک: گزینه اشعار اثر فریدون مشیری
1403/10/17
صفحۀ 457
دیدی، آن را که تو خواندی به جهان یار ترین سینه را ساختی از عشقش، سرشار ترین آن که میگفت منم بهر تو غمخوار ترین چه دلازارترین شد! چه دلازارترین؟
دیدی، آن را که تو خواندی به جهان یار ترین سینه را ساختی از عشقش، سرشار ترین آن که میگفت منم بهر تو غمخوار ترین چه دلازارترین شد! چه دلازارترین؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.