بریدهای از کتاب سووشون اثر سیمین دانشور
1403/11/15
صفحۀ 123
نالید: امروز خبر مرگم رفتم این یکی را بیندازم. شجاعت نکردم که نگهش داشتم؟ وقتی با این مشقت بچهای را به دنیا میآوری، طاقت نداری مفت از دستش بدهی. من هر روز... هر روز تو این خانه مثل چرخ چاه میچرخم تاگلهایم را آب بدهم. نمیتوانم ببینم آنها را کسی لگد کرده... من عین حسین کازرونی با دستهایم برای خود هیچ کاری نمیکنم... نه تجربهای... نه دنیا دیدنی...
نالید: امروز خبر مرگم رفتم این یکی را بیندازم. شجاعت نکردم که نگهش داشتم؟ وقتی با این مشقت بچهای را به دنیا میآوری، طاقت نداری مفت از دستش بدهی. من هر روز... هر روز تو این خانه مثل چرخ چاه میچرخم تاگلهایم را آب بدهم. نمیتوانم ببینم آنها را کسی لگد کرده... من عین حسین کازرونی با دستهایم برای خود هیچ کاری نمیکنم... نه تجربهای... نه دنیا دیدنی...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.