بریده‌ای از کتاب رامونا و مادرش اثر بورلی کلیری

Zeynab

Zeynab

1404/6/1

بریدۀ کتاب

صفحۀ 64

رامونا از بی انصافی هوی دلخور شد. او که از قصد لاجورد را روی هوی نریخته بود! تازه...، چرا در بطری شل بود؟ حتما یکی از بزرگترها آن را محکم نبسته بود! بله، علتش این بود! پس فقط بچه‌ها دسته گل به آب نمی دادند!

رامونا از بی انصافی هوی دلخور شد. او که از قصد لاجورد را روی هوی نریخته بود! تازه...، چرا در بطری شل بود؟ حتما یکی از بزرگترها آن را محکم نبسته بود! بله، علتش این بود! پس فقط بچه‌ها دسته گل به آب نمی دادند!

8

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.