بریده‌ای از کتاب رامونا و مادرش اثر بورلی کلیری

Zizi

Zizi

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 64

رامونا از بی انصافی هوی دلخور شد. او که از قصد لاجورد را روی هوی نریخته بود! تازه...، چرا در بطری شل بود؟ حتما یکی از بزرگترها آن را محکم نبسته بود! بله، علتش این بود! پس فقط بچه‌ها دسته گل به آب نمی دادند!

رامونا از بی انصافی هوی دلخور شد. او که از قصد لاجورد را روی هوی نریخته بود! تازه...، چرا در بطری شل بود؟ حتما یکی از بزرگترها آن را محکم نبسته بود! بله، علتش این بود! پس فقط بچه‌ها دسته گل به آب نمی دادند!

8

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.