بریده‌ای از کتاب قرآن کریم اثر هو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 295

وَتَحۡسَبُهُمۡ أَيۡقَاظࣰا وَهُمۡ رُقُودࣱۚ وَنُقَلِّبُهُمۡ ذَاتَ ٱلۡيَمِينِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِۖ وَكَلۡبُهُم بَٰسِطࣱ ذِرَاعَيۡهِ بِٱلۡوَصِيدِۚ لَوِ ٱطَّلَعۡتَ عَلَيۡهِمۡ لَوَلَّيۡتَ مِنۡهُمۡ فِرَارࣰا وَلَمُلِئۡتَ مِنۡهُمۡ رُعۡبࣰا١٨‮ کهف خيال مى‌كردى بيدارند؛ ولى در خواب بودند. آنها را به پهلوى راست و چپ مى‌گردانديم و سگ آنها دستهاى خود را بر در غار گشوده بود . اگر به آنها نظر مى‌انداختى، با ترس و وحشت فراوان پا به فرار مى‌گذاشتى!!! بخش آخر آیه خیلی عجیبه!!!🤔🤔🫢🫢🫢

وَتَحۡسَبُهُمۡ أَيۡقَاظࣰا وَهُمۡ رُقُودࣱۚ وَنُقَلِّبُهُمۡ ذَاتَ ٱلۡيَمِينِ وَذَاتَ ٱلشِّمَالِۖ وَكَلۡبُهُم بَٰسِطࣱ ذِرَاعَيۡهِ بِٱلۡوَصِيدِۚ لَوِ ٱطَّلَعۡتَ عَلَيۡهِمۡ لَوَلَّيۡتَ مِنۡهُمۡ فِرَارࣰا وَلَمُلِئۡتَ مِنۡهُمۡ رُعۡبࣰا١٨‮ کهف خيال مى‌كردى بيدارند؛ ولى در خواب بودند. آنها را به پهلوى راست و چپ مى‌گردانديم و سگ آنها دستهاى خود را بر در غار گشوده بود . اگر به آنها نظر مى‌انداختى، با ترس و وحشت فراوان پا به فرار مى‌گذاشتى!!! بخش آخر آیه خیلی عجیبه!!!🤔🤔🫢🫢🫢

16

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.