بریده‌ای از کتاب دختر پرتقال اثر یوستین گوردر

MwBy

MwBy

1403/9/24

بریدۀ کتاب

صفحۀ 166

همون شب بود که فهمیدم نمی‌توان به ستارگان آسمان اعتماد کرد. آن‌ها قادر نیستند منجی ما باشند و یک روز باید با ستارگان آسمان هم وداع کرد. در همان حال که با پدرم در فضا سیر می‌کردم اون ناگهان به گریه افتاد و من متوجه شدم که در این دنیا به هیچ چیز نمی‌توان اعتماد کرد.

همون شب بود که فهمیدم نمی‌توان به ستارگان آسمان اعتماد کرد. آن‌ها قادر نیستند منجی ما باشند و یک روز باید با ستارگان آسمان هم وداع کرد. در همان حال که با پدرم در فضا سیر می‌کردم اون ناگهان به گریه افتاد و من متوجه شدم که در این دنیا به هیچ چیز نمی‌توان اعتماد کرد.

16

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.