بریده‌ای از کتاب جنایت و مکافات اثر فیودور داستایفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 69

آهان، پس حالا که این طور است گور بابای آزادگی! آزادی مان را، حتی وجدان مان را- خلاصه همه چیز را در نهایت میل و رغبت می بریم بازار و به حراج می گذاریم. بگذار زندگی من تباه شود تا عزیزانم خوشبخت باشند! اینها که چیزی نیست، حتی حاضریم اصول اخلاقی مان را هم معامله کنیم، حاضریم پای درس یسوعی ها هم بنشینیم، این جوری دست کم از شر افکارمان هم خلاص می شویم؛ خودمان را قانع میکنیم که چاره دیگری نداشتیم، مجبور بودیم، امر خیر در میان بود. یک همچین ملتی هستیم ما، و همه چیز مثل روز روشن است.

آهان، پس حالا که این طور است گور بابای آزادگی! آزادی مان را، حتی وجدان مان را- خلاصه همه چیز را در نهایت میل و رغبت می بریم بازار و به حراج می گذاریم. بگذار زندگی من تباه شود تا عزیزانم خوشبخت باشند! اینها که چیزی نیست، حتی حاضریم اصول اخلاقی مان را هم معامله کنیم، حاضریم پای درس یسوعی ها هم بنشینیم، این جوری دست کم از شر افکارمان هم خلاص می شویم؛ خودمان را قانع میکنیم که چاره دیگری نداشتیم، مجبور بودیم، امر خیر در میان بود. یک همچین ملتی هستیم ما، و همه چیز مثل روز روشن است.

7

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.