بریدهای از کتاب شهر و دیوارهای نامطمئنش اثر هاروکی موراکامی
1403/10/18
صفحۀ 188
عقربه های ساعت مثل همیشه جلو میرفتند و ساعت تیکتاک میکرد؛اما برای من ساعت واقعی-همانکه در دیوارهی قلبم جاسازی شده بود-دقیقا آن زمان از حرکت ایستاد. تقریبا سی سال از آن دوران گذشته...
عقربه های ساعت مثل همیشه جلو میرفتند و ساعت تیکتاک میکرد؛اما برای من ساعت واقعی-همانکه در دیوارهی قلبم جاسازی شده بود-دقیقا آن زمان از حرکت ایستاد. تقریبا سی سال از آن دوران گذشته...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.