بریده‌ای از کتاب بریت ماری اینجا بود اثر فردریک بکمن

بریدۀ کتاب

صفحۀ 319

آخر سر به این اکتفا می کند:« بریت ماری، می خوام بدونی که هر بار که یه نفر در می زنه فکر می کنم اون یه نفر تویی. »

آخر سر به این اکتفا می کند:« بریت ماری، می خوام بدونی که هر بار که یه نفر در می زنه فکر می کنم اون یه نفر تویی. »

40

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.