بریده‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

سحر

سحر

1404/5/7

بریدۀ کتاب

صفحۀ 129

وقتی چیزی می‌خورم، به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمی‌کنم مگر به خوردن. وقتی هم حرکت می‌کنم و راه می‌روم، آن هم برای حرکت است و راه رفتن نه چیز دیگر، و این چنین است که خود را زنده می‌بینم.

وقتی چیزی می‌خورم، به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمی‌کنم مگر به خوردن. وقتی هم حرکت می‌کنم و راه می‌روم، آن هم برای حرکت است و راه رفتن نه چیز دیگر، و این چنین است که خود را زنده می‌بینم.

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.