بریدهای از کتاب اتاق پنهان اثر سوفی کلورلی
1403/12/21
صفحۀ 292
ایستادم و سعی کردم نفسم را به حال عادی برگردانم. و اسکارلت را دیدم. عمق وجودش را. لایه های خشونت و بی رحمی اش یکی یکی کنده میشدند و میریختند زمین تا چیزهایی که زیرشان بود را نشان بدهند- ترس، آسی پذیری، غریبی و تنهایی، ترک شدگی- تمام آن سال ها تصور غلطی از شخصیت او داشتم.
ایستادم و سعی کردم نفسم را به حال عادی برگردانم. و اسکارلت را دیدم. عمق وجودش را. لایه های خشونت و بی رحمی اش یکی یکی کنده میشدند و میریختند زمین تا چیزهایی که زیرشان بود را نشان بدهند- ترس، آسی پذیری، غریبی و تنهایی، ترک شدگی- تمام آن سال ها تصور غلطی از شخصیت او داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.