بریدهای از کتاب صد نامه عاشقانه اثر نزار قبانی
1404/3/10
صفحۀ 114
ساده بودم آنگاه که فکر میکردم تو را پشت سرم رها کردهام. هر چمدانی را که میگشایم تو را مییابم. هر پیراهنی که به تن میکنم بوی تو را میدهد. به هر نمایشی میروم،تو بر صندلی مجاورم نشستهای. پس کی؟ کی از دست تو رها میشوم؟ ای همسفرِ سفرهای من و ای همراهِ کوچ های من
ساده بودم آنگاه که فکر میکردم تو را پشت سرم رها کردهام. هر چمدانی را که میگشایم تو را مییابم. هر پیراهنی که به تن میکنم بوی تو را میدهد. به هر نمایشی میروم،تو بر صندلی مجاورم نشستهای. پس کی؟ کی از دست تو رها میشوم؟ ای همسفرِ سفرهای من و ای همراهِ کوچ های من
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.