بریده‌ای از کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 592

کوزت، با اعتماد تأثر انگیز کودکانی که همیشه فریب افسانه‌ها را می‌خورند و هیچ‌گاه ناامید نمی‌شوند، لنگه کفشش را چون دیگران در شومینه گذاشته بود. چه باشکوه و دلپذیر است امید در دل کودکی که همواره جز نومیدی ندیده!

کوزت، با اعتماد تأثر انگیز کودکانی که همیشه فریب افسانه‌ها را می‌خورند و هیچ‌گاه ناامید نمی‌شوند، لنگه کفشش را چون دیگران در شومینه گذاشته بود. چه باشکوه و دلپذیر است امید در دل کودکی که همواره جز نومیدی ندیده!

510

29

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.