بریده‌ای از کتاب سیری در اساطیر یونان و رم اثر ادیت همیلتون

مینآ

مینآ

1402/10/6

بریدۀ کتاب

صفحۀ 159

هنگامی که آن جوان را به قربانگاه می بردند ، قوچی شگفت انگیز ، با پشمی از طلای ناب ، او و خواهرش را بربود و با خود به آسمان ها برد . هرمس آن قوچ را در اجابت دعای مادرشان فرستاده بود . هنگام عبور از تنگه ای که اروپا را از آسیا جدا می کند ، دختر که هل یا هله نام داشت لغزید و به دریا افتاد و غرق شد . و بدان خاطر تنگه را به نام او خواندند : دریای هِله یا هِلس پونت ( دریایی که اکنون مرمره نامیده می شود )

هنگامی که آن جوان را به قربانگاه می بردند ، قوچی شگفت انگیز ، با پشمی از طلای ناب ، او و خواهرش را بربود و با خود به آسمان ها برد . هرمس آن قوچ را در اجابت دعای مادرشان فرستاده بود . هنگام عبور از تنگه ای که اروپا را از آسیا جدا می کند ، دختر که هل یا هله نام داشت لغزید و به دریا افتاد و غرق شد . و بدان خاطر تنگه را به نام او خواندند : دریای هِله یا هِلس پونت ( دریایی که اکنون مرمره نامیده می شود )

5

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.