بریدۀ کتاب
1403/6/4
3.9
3
صفحۀ 103
کشیش میخواست فریاد بزند:«بهشت آن طوری که خیال میکنید نیست.» اما جلو خودش را گرفت. این دهاتی ها شرعیاتشان را مثل بچه ها یاد گرفته بودند، تصورشان از بهشت جایی بود که در آن ظلم و مالیات سنگین نباشد. چه کسی دلش میآمد رؤیای شیرینشان را خراب کند؟
کشیش میخواست فریاد بزند:«بهشت آن طوری که خیال میکنید نیست.» اما جلو خودش را گرفت. این دهاتی ها شرعیاتشان را مثل بچه ها یاد گرفته بودند، تصورشان از بهشت جایی بود که در آن ظلم و مالیات سنگین نباشد. چه کسی دلش میآمد رؤیای شیرینشان را خراب کند؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.