بریده‌ای از کتاب روی شانه های نونا اثر جولی لی

yeganeh

yeganeh

1404/4/1

بریدۀ کتاب

صفحۀ 129

درست مثل اومانی حرف می زد.داشت ارزشم را بهم یادآوری می کرد. قطرات داغ اشک چشمانم را تار کردند . نمی‌توانستم نگاهش کنم. اما می‌دانستم حرف هایش حقیقت داشت.

درست مثل اومانی حرف می زد.داشت ارزشم را بهم یادآوری می کرد. قطرات داغ اشک چشمانم را تار کردند . نمی‌توانستم نگاهش کنم. اما می‌دانستم حرف هایش حقیقت داشت.

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.