بریدهای از کتاب پادشاه پلید اثر هالی بلک
1403/9/25

4.5
37
صفحۀ 226
《وقتی پدرم من رو طرد کرد،اولش سعی میکردم تا ثابت کنم اصلا شبیه اون چیزی که فکر می کنه، نیستم. ولی دیدم این کار هیچ تأثیری نداره، پس سعی کردم به جاش، دقیقا همون چیزی بشم که معتقد بود هستم. اگه فکر می کرد بدم ،من بدتر میشدم. اگه فکر می کرد ظالمم، وحشتناک می شدم. من طبق تمام انتظارات اون از خودم، زندگی کردم. اگه نمیتونستم اون رو به خودم علاقه مند کنم،باید خشمش رو قبول میکردم.
《وقتی پدرم من رو طرد کرد،اولش سعی میکردم تا ثابت کنم اصلا شبیه اون چیزی که فکر می کنه، نیستم. ولی دیدم این کار هیچ تأثیری نداره، پس سعی کردم به جاش، دقیقا همون چیزی بشم که معتقد بود هستم. اگه فکر می کرد بدم ،من بدتر میشدم. اگه فکر می کرد ظالمم، وحشتناک می شدم. من طبق تمام انتظارات اون از خودم، زندگی کردم. اگه نمیتونستم اون رو به خودم علاقه مند کنم،باید خشمش رو قبول میکردم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.