بریده‌ای از کتاب مهاجر سرزمین آفتاب؛ خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران اثر مسعود امیرخانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 13

زلزله در اَشیا [نام شهری در ژاپن] آرام‌تر بود. به زلزله عادت کرده بودیم؛ گویی کسی زیر پایمان را گاهی قلقلک می‌دهد. میز و صندلی‌ها که تکان می‌خوردند، مادرم من را بغل می‌کرد و کنار ستون چوبی نه‌چندان محکم می‌نشاند.

زلزله در اَشیا [نام شهری در ژاپن] آرام‌تر بود. به زلزله عادت کرده بودیم؛ گویی کسی زیر پایمان را گاهی قلقلک می‌دهد. میز و صندلی‌ها که تکان می‌خوردند، مادرم من را بغل می‌کرد و کنار ستون چوبی نه‌چندان محکم می‌نشاند.

11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.