بریدهای از کتاب ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر اثر لوئیس ساکر
1402/11/15
صفحۀ 1
مدیر گفت: "خانم کارلا دیویس، چرا برای والدین توضیح نمیدهید که چه کار میکنید و چطور به بچهها کمک میکنید؟" کارلا گفت: "اغلب، فقط با آنها صحبت میکنم. به مشکلاتشان گوش میدهم، ولی هیچ وقت به آنها نمیگویم که چی کار کنند و چی کار نکنند. سعی میکنم کمکشان کنم تا مستقل فکر کنند و خودشان تصمیم بگیرند." یک خانم پرسید: "مگر کارِ مدرسه غیر از این است؟ مگر وظیفهاش این نیست که به بچهها بگوید چه فکری کنند؟" کارلا گفت: "به نظر من، یاد دادن چطور فکر کردن، خیلی مهمتر از چه فکر کردن است."
مدیر گفت: "خانم کارلا دیویس، چرا برای والدین توضیح نمیدهید که چه کار میکنید و چطور به بچهها کمک میکنید؟" کارلا گفت: "اغلب، فقط با آنها صحبت میکنم. به مشکلاتشان گوش میدهم، ولی هیچ وقت به آنها نمیگویم که چی کار کنند و چی کار نکنند. سعی میکنم کمکشان کنم تا مستقل فکر کنند و خودشان تصمیم بگیرند." یک خانم پرسید: "مگر کارِ مدرسه غیر از این است؟ مگر وظیفهاش این نیست که به بچهها بگوید چه فکری کنند؟" کارلا گفت: "به نظر من، یاد دادن چطور فکر کردن، خیلی مهمتر از چه فکر کردن است."
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.