بریدهای از کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم اثر پائولو کوئیلو
2 روز پیش
صفحۀ 85
از او خواستم که اگر قرار است درد و رنجی فرا رسد، هرچه زودتر بیاید چون من فقط یک بار زندگی می کنم و باید به بهترین شکل زندگی کنم. یا اورا انتخاب خواهم کرد و یا از یاد خواهم برد. انتظار دردناک است، فراموشی دردناک است، اما ندانستنِ اینکه کدام را باید انتخاب کرد، از همه دردناک تر است...
از او خواستم که اگر قرار است درد و رنجی فرا رسد، هرچه زودتر بیاید چون من فقط یک بار زندگی می کنم و باید به بهترین شکل زندگی کنم. یا اورا انتخاب خواهم کرد و یا از یاد خواهم برد. انتظار دردناک است، فراموشی دردناک است، اما ندانستنِ اینکه کدام را باید انتخاب کرد، از همه دردناک تر است...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.