بریده‌ای از کتاب بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس اثر توران محمدی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 104

سالیانی ست که دلم در بیعت توست و دیدگان غمناکم در انتظار تو شب را به روز پیوند میزند ... اما دل‌های ما هیچگاه تسلیم نشد و دستانمان تا قله‌ای بر پیشانی آسمان بالا رفت و دعای فرج خواندیم و نماز را با شمشیر قامت بستیم

سالیانی ست که دلم در بیعت توست و دیدگان غمناکم در انتظار تو شب را به روز پیوند میزند ... اما دل‌های ما هیچگاه تسلیم نشد و دستانمان تا قله‌ای بر پیشانی آسمان بالا رفت و دعای فرج خواندیم و نماز را با شمشیر قامت بستیم

7

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.