بریدهای از کتاب زنان، دشتان و جنون ماهانه: پژوهشی اسطوره شناختی و تاریخی درباره ی قاعدگی و نشانگان پیش از آن اثر شهلا زرلکی
1402/8/8
صفحۀ 101
کلمهای که در داستانهای مربوط به قاعدگی بارها و بارها تکرار میشود تابو است. در واقع ریشهی این تناقضات معنایی، سردگمی و حیرت آدم اولیه در مواجهه با پدیدهی دشتان بوده است. او از یکسو نظمی تغییرناپذیر در این پدیده میبیند که منطبق با نظم نظام طبیعت (چرخهی ماه) است و از سویی از قدرت زایندگی و نظم کیهانی مرموز آن میترسد. این ترس و احترام توأمان منجر شده که در دورههای اولیهی زندگی، رفتار بشر با این مقوله رفتاری متناقض باشد. گاه آن را تقدیس کند و گاه آن را پلید و نحس و خطرناک بداند.
کلمهای که در داستانهای مربوط به قاعدگی بارها و بارها تکرار میشود تابو است. در واقع ریشهی این تناقضات معنایی، سردگمی و حیرت آدم اولیه در مواجهه با پدیدهی دشتان بوده است. او از یکسو نظمی تغییرناپذیر در این پدیده میبیند که منطبق با نظم نظام طبیعت (چرخهی ماه) است و از سویی از قدرت زایندگی و نظم کیهانی مرموز آن میترسد. این ترس و احترام توأمان منجر شده که در دورههای اولیهی زندگی، رفتار بشر با این مقوله رفتاری متناقض باشد. گاه آن را تقدیس کند و گاه آن را پلید و نحس و خطرناک بداند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.