بریده‌ای از کتاب کرنشا و پاستیل های بنفش اثر کاترین اپلگیت

Zizi

Zizi

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

صدای چرخ اسکیت شنیدم. روی چمن‌ها غلتیدم و نگاه کردم. او را از روی دمش شناختم. گفت: "میو" من هم گفتم :"میو."فکر کردم این طور مؤدبانه‌تر است.

صدای چرخ اسکیت شنیدم. روی چمن‌ها غلتیدم و نگاه کردم. او را از روی دمش شناختم. گفت: "میو" من هم گفتم :"میو."فکر کردم این طور مؤدبانه‌تر است.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.