بریدهای از کتاب هفتادوپنج سال اول به روایت بهمن فرمان آرا اثر محسن آرزم
1404/1/22
صفحۀ 411
همیشه باید آدمی کنار مان باشد که ما را بهتر از خودمان بشناسد. بخت بلند زندگیام، در همهی این سالها این بود که همسرم حال و روزم را بهتر از خودم میشناسد. همین است که وقتی افسردگی یکدفعه یقهام را میگیرد و میکشاندم به جایی که خیال میکنم بدتر از این نمیشود، با حرف ها او دوباره از جا بر میخیزم.
همیشه باید آدمی کنار مان باشد که ما را بهتر از خودمان بشناسد. بخت بلند زندگیام، در همهی این سالها این بود که همسرم حال و روزم را بهتر از خودم میشناسد. همین است که وقتی افسردگی یکدفعه یقهام را میگیرد و میکشاندم به جایی که خیال میکنم بدتر از این نمیشود، با حرف ها او دوباره از جا بر میخیزم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.