بریدهای از کتاب بهار رویش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان) اثر علی صفایی حائری
1403/5/2
صفحۀ 55
و چه بسا مرگِ در یک لحظه،بهتر از این نوع بودن باشد. بودنِ افلیجِ زارِ ناتوان، رنج آور تر و سخت تر و جانکاه تر از مرگی است که در یک لحظه میآید؛ چون در این صورت، زندگی انسان مردن تدریجی میشود. آن هم با یک قلب تنگ و یک بتخانه بزرگ که همه وسعتش را از بت ها سرشار کرده است و با یک روح کوچک که با چیزها موج میگیرد و با رنگ ها تکان میخورد و با نسیم ها زیر و رو میشود و یا روح علیلِ خسته ناتوانِ مریضی است که بدبین و بی استقامت است؛ لذا این روح یا مریض است یا مرده.
و چه بسا مرگِ در یک لحظه،بهتر از این نوع بودن باشد. بودنِ افلیجِ زارِ ناتوان، رنج آور تر و سخت تر و جانکاه تر از مرگی است که در یک لحظه میآید؛ چون در این صورت، زندگی انسان مردن تدریجی میشود. آن هم با یک قلب تنگ و یک بتخانه بزرگ که همه وسعتش را از بت ها سرشار کرده است و با یک روح کوچک که با چیزها موج میگیرد و با رنگ ها تکان میخورد و با نسیم ها زیر و رو میشود و یا روح علیلِ خسته ناتوانِ مریضی است که بدبین و بی استقامت است؛ لذا این روح یا مریض است یا مرده.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.