بریده‌ای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 169

لازم بود عوض اینکه خیال کنی شجاعت در وجود یک مرد تفنگ به دست تجسم پیدا می‌کنه، شجاعت واقعی را ببینی. آدم از پیش می‌دونه که شکست می‌خوره و معهذا شروع می‌کنه. اعم از اينکه موفق بشه یا نه نتیجه هر چه باشه تلاش می‌کنه و جلو میره. احتمال برد خیلی کمه، اما گاهی هم آدم می‌بره، خانم دوبز با جثه چهل و چهار کیلویی اش برنده شد. چیزی که می‌خواست به دست آورد. وقتی مرد به هیچ چیز و هیچ کس وابستگی نداشت. او شجاع ترین آدمی بود که من می‌شناختم.

لازم بود عوض اینکه خیال کنی شجاعت در وجود یک مرد تفنگ به دست تجسم پیدا می‌کنه، شجاعت واقعی را ببینی. آدم از پیش می‌دونه که شکست می‌خوره و معهذا شروع می‌کنه. اعم از اينکه موفق بشه یا نه نتیجه هر چه باشه تلاش می‌کنه و جلو میره. احتمال برد خیلی کمه، اما گاهی هم آدم می‌بره، خانم دوبز با جثه چهل و چهار کیلویی اش برنده شد. چیزی که می‌خواست به دست آورد. وقتی مرد به هیچ چیز و هیچ کس وابستگی نداشت. او شجاع ترین آدمی بود که من می‌شناختم.

16

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.