بریده‌ای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

hanan

hanan

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 98

خدا از سر تقصیرش بگذرد. اما دلم و احساساتم را مجروح کرد و به عشقم بی حرمتی کرد. من او را دوست ندارم، چون فقط کسی را می توانم دوست بدارم که آزاده باشد و احساسات مرا بفهمد و محترم بدارد. کسی را که نجیب باشد، زیرا خودم این جورم. او لیاقت عشق مرا نداشت، خب، او را به خدا می سپارم. چه بهتر که حالا صورت واقعی خود را نشان داد. اگر بعدها او را می شناختم و می دیدم که فریب خورده ام و انتظاراتم همه واهی بوده خیلی بدتر می شد. خب، دیگر تمام شد.

خدا از سر تقصیرش بگذرد. اما دلم و احساساتم را مجروح کرد و به عشقم بی حرمتی کرد. من او را دوست ندارم، چون فقط کسی را می توانم دوست بدارم که آزاده باشد و احساسات مرا بفهمد و محترم بدارد. کسی را که نجیب باشد، زیرا خودم این جورم. او لیاقت عشق مرا نداشت، خب، او را به خدا می سپارم. چه بهتر که حالا صورت واقعی خود را نشان داد. اگر بعدها او را می شناختم و می دیدم که فریب خورده ام و انتظاراتم همه واهی بوده خیلی بدتر می شد. خب، دیگر تمام شد.

12

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.