بریده‌ای از کتاب شجاع مثل تو اثر جیسون رینولدز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 342

بابابزرگ بریده بریده گفت: پسرم، اوضاع همین‌طوری است...ای کاش می‌توانستم به تو بگویم که زندگی راحت است، اما این‌طوری نیست. دلم می‌خواست بهت بگویم که تو به کسی صدمه نمی‌زنی، ولی می‌زنی. و تازه حتی تصورش را هم نمی‌کنی، بقیه هم به تو صدمه می‌زنند. همه‌ی ما در این بازی صدمه زدن گرفتار شده‌ایم. اسیر همین بازی...

بابابزرگ بریده بریده گفت: پسرم، اوضاع همین‌طوری است...ای کاش می‌توانستم به تو بگویم که زندگی راحت است، اما این‌طوری نیست. دلم می‌خواست بهت بگویم که تو به کسی صدمه نمی‌زنی، ولی می‌زنی. و تازه حتی تصورش را هم نمی‌کنی، بقیه هم به تو صدمه می‌زنند. همه‌ی ما در این بازی صدمه زدن گرفتار شده‌ایم. اسیر همین بازی...

17

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.