بریدهای از کتاب خواهرخوانده اثر جينيفر دانلي
1404/5/14
صفحۀ 92
تاوی که به خاکستر کتاب محبوبش زل زده بود، گفت: «میدونستم نمیتونی. من میتونستم همه ی معادله های دیوفانتوس رو حل کنم، مجموعه های نامتناهی نیوتن رو گسترش بدم، تحلیل اعداد اول اویلر رو کامل کنم و اصلا چیزهای دیگه برام مهم نبود.» به ایزابل نگاه کرد. «اِلا خوشگله، من و تو ناخواهریهای زشتیم و دنیا ما رو ، ما سه تا رو، به کمترین مخرج مشترکمون تقلیل میده.»
تاوی که به خاکستر کتاب محبوبش زل زده بود، گفت: «میدونستم نمیتونی. من میتونستم همه ی معادله های دیوفانتوس رو حل کنم، مجموعه های نامتناهی نیوتن رو گسترش بدم، تحلیل اعداد اول اویلر رو کامل کنم و اصلا چیزهای دیگه برام مهم نبود.» به ایزابل نگاه کرد. «اِلا خوشگله، من و تو ناخواهریهای زشتیم و دنیا ما رو ، ما سه تا رو، به کمترین مخرج مشترکمون تقلیل میده.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.