بریدهای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی
1404/6/5
صفحۀ 6
حیران بودم که پس بر سر رویاهایم چه آمد، سرتکان میدادم و با خودم میگفتم که این سالها عجب سریع میگذرند، دوباره از خودم میپرسیدم، با سالهای عمرم چه کرده ام؟ روزهای بهترم را کجا دفن کرده ام؟ اصلا زندگی کردم یا نه؟
حیران بودم که پس بر سر رویاهایم چه آمد، سرتکان میدادم و با خودم میگفتم که این سالها عجب سریع میگذرند، دوباره از خودم میپرسیدم، با سالهای عمرم چه کرده ام؟ روزهای بهترم را کجا دفن کرده ام؟ اصلا زندگی کردم یا نه؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.